کانون هوادارن بایرن مونیخ و فوتبال آلمان

آخرین اخبار بایرن مونیخ و فوتبال آلمان

کانون هوادارن بایرن مونیخ و فوتبال آلمان

آخرین اخبار بایرن مونیخ و فوتبال آلمان

افشای طرح رییس سابق فدراسیون فوتبال آلمان

 
با خداحافظی نسل طلایی فوتبال آلمان در شروع هزاره جدید ، تیم ملی این کشور دچار افت فاحشی شد .

تیم آلمان در بازیهای یورو 2000 با بدترین نتایج در گروه مقدماتی به شکلی حقارت آمیز حذف شد.رودی فولر با قبول مسئولیتی سنگین پس از این بازیها هدایت تیم ملی آلمان را در دست گرفت و با حضور معدود بازیکنان مطرح در تیم ( بالاک ، کان ) تیم را با خوش شانسی به فینال جام جهانی 2002 رساند . عدم نتیجه گیری در بازیهای یورو 2004 فولر را ناچار به کناره گیری کرد و فدراسیون فوتبال آلمان با کپی کردن از الگوی انتخاب بکن باوئر به عنوان مربی تیم ملی آلمان بدون سابقه مربی گری در سطح عالی ، از یورگن کلینزمن خواست تا مربی جدید تیم ملی این کشور باشد. همزمان با این انتصاب ، انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال آلمان صورت گرفت و تئو تسوانسیگر در رقابتی سخت با گرهارد مایر فورفلدر به ریاست این فدراسیون رسید .این دو در بین سالهای 2004 تا 2006 به شکل مشترک ریاست فدراسیون را بر عده داشتند اما تسوانسیگر  با کنار زدن رقیب به تنهایی به میز ریاست تکیه زد. اواخیرا اقدام به انتشار زندگی نامه اش تحت عنوان دوره زوانزیگر کرده و خاطراتی خواندنی از دوره ریاستش بر فوتبال آلمان را روایت می کند.
مشکلات تسوانسیگراز همان روز اول با کلینزمن شروع شد. کلینزی گزینه مایر فرفولدر بود و زوانزیگر از همان ابتدا دوست داشت ماتیاس سامر مربی تیم ملی باشد اما  خودش هم می دانست محبوبیت کلینزمن در آلمان بمراتب بیشتر از سامری بود که تنها قهرمانی اروپا در سال 1996 را در کارنامه داشت و خیلی زود بخاطر مصدومیت از فوتبال ملی کنار رفت.
کلینزمن بدون توجه به علاقه تسوانسیگر و شاید هم بخاطر تثبیت موقعیتش از سامر در تیم ملی استفاده نکرد و در همان هفته نخست اولیور بیرهوف را به عنوان مدیر تیم ملی انتخاب کرد. پس از آن اصرار کرد تا تیم در جریان بازیهای جام جهانی در حومه برلین مستقر شود که این برخلاف پیش بینی های فدراسیون فوتبال بود .تسوانسیگر در خاطراتش می نویسد :«او به توافقهای داخل فدراسیون اهمیتی نمی داد و کار خودش را می کرد .گاهی فکر می کردم به تصمیمات ما اصلا احترامی نمی گذارد. او از نمایندگان ما خواسته بود تا در زمان حضور در اردوی تیم با بازیکنان غذا بخوریم. قبول این تصمیمات برای فدراسیون دشوار بود و روابط من را با کلینزمن خراب کرد. در فدراسیون حالا همه طرفدار سامر بودند و برایم مهم بود که او در تیم جایی داشته باشد. با کلینزمن و بیرهوف یک نشست مهم داشتم و به آنها گوشزد کردم که باید برنهارد پیترز مدیر فنی تیم را کنار بگذارند و از سامر استفاده کنند من حتی به او گفتم :یورگن عزیز ما نیم ساعت دیگر در حضور سایر اعضای فدراسیون جلسه داریم واگر در آن جلسه اعلام نکنی که این تصمیم درمورد سامر را قبول کردی ، همکاری ما شاید همین امروز به پایان برسد.این بار هم یورگن به تهدیدم توجهی نکرد ولی ازاین حرفم متوجه شد که باید حد و مرزهایی را رعایت کند. ما باید به این همکاری ادامه میدادیم و محکوم به موفقیت بودیم.
وقتی تیم در مارس 2006 با نتیجه 4-1 به ایتالیا باخت ، انتقادات از کلینزمن شدت گرفت و ما در فدراسیون طرح پنهانی در نظر گرفتیم. همه نسبت به نتایج آلمان در جام جهانی بدبین شده بودند .بعد از بازی همه در رختکن ساکت بودند و او فقط با بازیکنان و کادر مربی گری نیم ساعتی صحبت کرده بودو پس از ان هم بدون اینکه با مسئولان فدراسیون جلسه ای داشته باشد به آمریکا رفت و ما را با یواخیم لو و بیرهوف تنها گذاشت تا عصبانیت به اوج برسد. آن زمان بود که به توانایی های او شک کردم. البته در رسانه ها همچنان از او حمایت می کردم ولی یک طرح دیگر برای جام جهانی داشتم. ما فکر می کردیم یک فاجعه در جام جهانی رخ می دهد و برای جلوگیری از وقوع آن تصمیم داشتیم در صورت نمایش ضعیف تیم در دو بازی اول مرحله گروهی ، ماتیاس سامر را جایگزین او کنیم .از این طرح فقط من ، هورست اشمید، فرانتس بکن باوئر و و ولگانگ نیرباخ مطلع بودند وحتی به خود سامر هم چیزی نگفته بودیم. برای یواخیم لو به عنوان دستیار هیچ جایگزینی نداشتیم ولی او با وجود کارایی اش باید می رفت چون بخشی از تیم فنی کلینزمن بود......

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد